۱.خانه عشق من از خشت عزیزان بر پاست/دیدگانم ز گل روی عزیزان بیناست.
۲.باید از عشق بسازم غزلی قابل تو/غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو/دلی از جنس بهار است که تقدیم تو باد/سبز باشی و دلت خانه ی پاییز مباد.
۳.از درد در آمدیم و خود درد شدیم/از هستی خود ببین چه دلسرد شدیم/صد زخم درون سینه پنهان داریم/ بازیچه روزگار نامرد شدیم.
۴.نمی دانم هم اکنون در کجا مشغول لبخندی/ من این را آرزو دارم،میان قلب تو باغم نباشد هیچ پیوندی.
۵.خانه زنبور پر از انگبین/از پی آن است که شد پیش بین/مور که مردانه صفی می کشد/از پی فردا علفی می کشد/آدمی غافل اگر کور نیست/کمتر از آن نحل و از آن مور نیست.
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط احسان کیانی
آخرین مطالب